کاخ سفید همواره در تنگناهای راهبردی بهدنبال تغییر فضای افکار عمومی و انحراف کانونهای سیاسی و بینالمللی از واقعیتهای اصلی بوده است. تشدید بحران مالی و اقتصادی و گسترش این جنبشها در غرب و بهویژه آمریکا از یک سو و ناکامی گسترده آمریکا و غرب در برابر موج تاریخی بیداری اسلامی از سوی دیگر مقامات غربی و صهیونیستی را به توطئهسازیهای جدید و بهانهجوییهای انحرافی وادار کرده است. در این بین ادعاهای دروغین علیه ایران نیز با اهداف چندگانه طراحی و دنبال میشود.
تشدید برخی اختلافات بین جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی و دولتهای وابسته به غرب در منطقه توأم با انحراف در افکار عمومی داخلی و خارجی و ایجاد ابهام در ماهیت مردمی خیزشهای منطقه و در نهایت منفعل کردن ایران در تحولات سرنوشتسازی مثل اوضاع سوریه از اهداف چندگانه سناریوی اخیر است که ایران با تجربه تاریخی و اتکا به روشنگری افکار عمومی توأم با دیپلماسی کارآمد و عدماستقبال میتواند مانند گذشته با کمترین هزینه و تبدیل چالش به فرصت از این سناریوی چند بعدی عبور کند.
برآورد آمریکا براساس اطلاعات نادرست ترکیه و برخی دیگر از دولتهای منطقه مانند عربستان سعودی و اردن در پیشبینی سقوط سوریه موجب تغییر تاکتیکها و راهبردهای عملیاتی در قبال تحولات منطقه شده است.همبستگی بین ایران، سوریه، عراق، لبنان و افغانستان عمق گرایش دینی و مردمی را در بین همه کشورهای منطقه به انقلاب اسلامی هراس استراتژیکی برای رژیم صهیونیستی و غرب ایجاد کرده است.
گسترش حوزه نفوذ فرهنگی و سیاسی جمهوری اسلامی ایران در بین اکثر کشورهای منطقه در تغییر رویکردهای آمریکا و غرب مؤثر است و لذا هدف مقدماتی آنها از پروندهسازیهای جعلی علیه ایران در سوژههایی مانند اتهام تروریستی نسبت به سفیر عربستان و مسائل حقوق بشری و هستهای با هدف انفعال در سیاست خارجی ایران و امکان تشدید فشارها علیه سوریه و تاخیر در موفقیت قیامهای اسلامی و مردمی است که البته علاوه بر این اهداف تأثیرگذاری بر انحراف افکار عمومی از تشدید جنبشهای اقتصادی و اجتماعی ضدسرمایهداری نیز دنبال میشود.تحرک دیپلماسی ایران توأم با استفاده حداکثری از ظرفیتهای رسانهای و تعامل بین نخبگان میتواند از راهکارهای مؤثر برای خنثیسازی سناریویهای جدید و چند بعدی غرب و صهیونیستها باشد.
* کارشناس مسائل استراتژیک